بیت العدل و تبلیغ در ایران

0 633

اخیراً بیت العدل در پیام مورخ جون 2007 خود خطاب به هیئت یاران که همان اعضا محفل ملی می باشند بیانیه ای ارسال نموده و از آن ها درخواست کرده تمهیدات لازم جهت مطالعه پیام مذکور برای خانواده های بهائی فراهم نمایند. 

پیام مذکور و هم چنین پیام 28 فوریه 2005 که به آن اشاره گردیده دارای مطالب بسیار مهمی است که تحلیل آن را به وقت دیگری موکول می کنم ولی در رابطه با تبلیغ فردی و اطاعت از حکومت نکاتی را یادآور می شوم، محورهای اصلی که بیت العدل در این پیام دنبال می کند به صورت خلاصه چنین است: 

الف: تشویق بهائیان به تبلیغ و ممانت از خروج آن ها از ایران 

ب: القا این نکته که تبلیغ فردی با حکم اطاعت از حکومت تعارضی ندارد. 

ج: تبلیغ فردی از امور وجدانی است و کسی نمی تواند، حتی حکومت، بهائیان را از تبلیغ منع نماید. 

د: اطاعت از حکومت فقط در امور اداری است و در مسائل اعتقادی بهائیان شهادت را بر اطاعت ترجیح می دهند. 

هـ. با یک ترفند زیرکانه می خواهد به اصحاب حکومت بگوید ما تشکیلات نداریم و اگر هم تبلیغ می کنیم این تبلیغ فردی است و ربطی به تشکیلات ندارد مانند نماز و روزه و سایر اعمال عبادی است بنابراین کسی نمی تواند مانع امر تبلیغ فردی شود. 

ز: اصرار بر این نکته که در ایران نفوس مستعده برای قبول آئین بهائی زیاد هستند لذا فرصت را غنیمت شمرید و زمان را از دست ندهید و به تبلیغ نفوس بپردازید. 

 

حال لطفاً به نکات زیر توجه فرمائید: 

1-اصولاً تبلیغ اعم از فردی و غیر فردی امریست اجتماعی چون روح و حقیقت تبلیغ برقراری ارتباط است با دیگری و یا دیگران تفاوتی هم نمی کند که شما به تنهائی تبلیغ کنید و یا به صورت گروهی مهم برقراری ارتباط است که حقیقت تبلیغ می باشد بنابراین امر تبلیغ فردی علی رغم انفرادی بودن آن به جهت ماهیت عمل وارد حوزه اجتماعی می گردد و دیگر مشمول احکام و قوانین حوزه فردی نخواهد بود. لازم به ذکر است امور وجدانی و معنوی و اعتقادی تا زمانی که در حوزه فردی است کسی نمی تواند از آن مطلع گردد چه برسد بخواهد مخالفت و ممانعت نسبت به آن اعمال نماید. البته بیان اعتقادات و تشریح آن و اصرار بر درستی آن و اثبات برای دیگری و ایجاد بسترهائی جهت انتقال این اعتقاد و فکر به دیگری طبیعتاً از حوزه فردی خارج می گردد و تابع احکام خاص عمل در حوزه اجتماعی می شود. 

 

2-اگر کسی مختصری با ساختار تشکیلات بهائی آشنا باشد می یابد تبلیغ فردی بدون تشکیلات بی معنا است و اساساً عنوان فردی کوششی است برای گریز از فشارهای اجتماعی و حکومتی جهت ممنوعیت تبلیغ در ایران همین پیام از چه طریق به بهائیان ایران رسیده به غیر از طریق تشکیلات؟ توسط چه کسانی توزیع شده است؟ به غیر از ناظمین ضیافات 19 روزه که قاعده هرم تشکیلات بهائی می باشد مگر به همه بهائیان توصیه نمی شود در امر تبلیغ از رهنمود های کتاب های روحی که توسط بیت العدل تهیه شده استفاده نمائید. پی گیری امر تبلیغ فردی و نتایج حاصل از آن چگونه خواهد بود؟ جز از طریق تشکیلات؟ بنابراین تبلیغ فردی (با این توضیح که تبلیغ فردی امری وجدانی و شخصی است و حتی در صورت فرمان حکومت هم غیر قابل ترک می باشد) یک ترفند سیاسی است از سوی بیت العدل در جهت پیشگیری اقدام دولت برای ممنوعیت تبلیغ در ایران. 

 

3- حال توجه دوستان را به قسمت هائی از پیام مورد بحث جلب می کنم ((تبلیغ به عنوان افضل اعمال از جانب حق توصیف شده از جمله مظاهر روحانی است که هر فرد بهائی در آثار مبارکه به انجام آن موظف شده است بدین ترتیب تبلیغ امری وجدانی و به طور قطع جاذب تائیدات روح القدس)) (( اگر وظائفی که جنبه روحانی دارد مقدس و تخطی ناپذیر است بنابراین نمی تواند مورد مصالحه قرار گیرد ولی مسائل اداری ثانوی و انعطاف پذیر است و نتیجتا می توان آن را قربانی اطاعت از قوانین حکومتی کرد. خوب اهمیت امر تبلیغ را دقت فرمودید. حال سوال این است با توجه به همه مطالبی که در امر تبلیغ و حیاتی بودن آن گفته شد چرا تبلیغ در اسرائیل برای بهائیان ممنوع است؟ (1) آیا این امر وجدانی –اعتقادی- شخصی در نقاط مختلف جهان فرق می کند آیا تعریف وجدان در امور وجدانی در اسرائیل و ایران متفاوت است. آیا تعریف حکومت و اطاعت از آن و احکام مربوطه نسبت به دولت های مختلف گوناگون است؟ این جاست که دم خروس تبلیغ فردی و اطاعت حکومت از پیام بیت العدل بیرون می زند. 

 

4. بر اساس نصوص بهائی مفسر و مبین آیات فقط جناب عبد البها و شوقی ربانی هستند در حالی که بیت العدل در حال حاضر هر گونه که بخواهد احکام قطعی و مصرح مانند اطاعت از حکومت که یک حکم کلی است را آن چنان که نیاز دارد تفسیر و تبیین می نماید. 

تشکیلات بهائیت یک تشکیلات هرمی و تو در تو است که قبل از آنکه یک دین باشد یک سازمان اداری است که هدفش اصلی اش افزودن بر تعداد بهائیان برای تحقق اهداف می باشد .

نگاهی دقیق به اهداف برنامه های چند ساله بهائیت که از نقشه ده ساله در زمان شوقی در سال 1332 تا 1342 آغاز می شود و تا کنون نیز چندین برنامه تبلیغی چند ساله بطور متوالی تهیه نموده و اهداف همه این برنامه ها بطور خلاصه اینست :

1 – تاسیس نقطه بهائی نشین در محلهائی که هنوز در آن یک نفر بهائی ساکن نشده است .

2 – افزایش تعداد افراد از نقطه بهائی به جمعیت بهائی ( 2 تا 9 نفر)

3- تاسیس محفل محلی در مناطق با بیش از 9 نفر بهائی ذیرای

4 – برقرار نمودن ارتباط ارگانیک محافل روحانی با محفل ملی

آیا بیت العدل خودش را به خواب زده است که بهائیان هر محله در اول ماه نوزده روزه بهائی در ضیافات بایستی گزارش عملکرد تبلیغی و اسامی مبتدیان را به افراد مسئول بدهند تا برنامه های تبلیغی گسترده تر برای این مبتدیان تدارک دیده شود .

آیا این نمونه ها و مثالها جز دهن کجی یک فرقه با یک نظام سیاسی اسلامی شیعی نیست .

آیا بهائیت نمیداند که دارد با عقاید هفتاد میلیون مسلمان در یک کشوری که طبق قانون خودش تبلیغ بهائیت را ممنوع اعلام نموده مخالفت میکند .

مگر بهائیت نمیخواهد در ایران بعد از تصدیق افراد به بهائیت؛ مقدمات تسجیل آنان را فراهم کند . آیا این کارها تشکیلات نمی خواهد .

آیا نظام سیاسی ایران این تشکیلات را به رسمیت می شناسد . ؟؟؟

بنابراین بهائیان اگر راست میگویند نبایستی از نظام سیاسی ایران اطاعت کنند ؟

 

ماجراجوئی بیت العدل

به نظر می رسد بیت العدل با پیام جدیدش دست به یک ماجراجوئی خطرناک زده است تا با استفاده از محمل دین و دست گذاشتن روی احساسات و ایمان بهائیان ایران ،از آنها یک سپر انسانی برای مقاصد ماجراجویانه خود بسازد و به اصطلاح به یک بازی برد -برد -برد(سه برد) دست بزند به ترتیب ذیل:سناریوی طراحی شده این است که بهائیان ایران را مجبور به تبلیغ بهائیت کند تابدین ترتیب با نادیده گرفتن قوانین کشور رسما به معارضه با نظام بپردازند در این صورت دو حالت ممکن است اتفاق افتد:

-حکومت رسما به مقابله با آنان بپردازد و جلوی تبلیغ آنان را بگیرد که در این صورت برد با بیت العدل است که از طریق رسانه ها فشارش را بر ایران زیادتر کند و با مظلوم نمائی نزد سازمان های بین المللی بیانیه های محکومیت برای نظام صادر کند…!

-اگر هم نظام در برابر تبلیغ گسترده بهائیت ساکت باشد و کاری به کار آنان نداشته باشد این را به عنوان یک پیروزی برای امر تلقی نموده از این طریق ایجاد روحیه برای بهائیان نماید که باز برد با بیت العدل است…!

-در هر دوصورت هم پای خود را کنار بکشد و نقش محوری بیت العدل را با زیرکی مخفی کند و بگوید من دستور تشکیلاتی نداده ام و این بهائیان هستند که به عنوان یک عبادت فردی به انجام وظیفه دینی خود قیام نموده اند و به این ترتیب شائبه دخالت تشکیلات بهائی در سیاست را پیشاپیش منتفی کرده باشد و این هم پیروزی دیگری برای بیت العدل است!! ظاهرا در این بازی همه چیز بر وفق مراد بیت العدل پیش خواهد رفت و سناریو،سناریو تضمینی و برد مضاعف است لیکن فقط یک مطلب را نادیده گرفته اند و آن اینکه نقش مردم ایران را محاسبه نکرده اند که صرفنظر از نظام ،خودشان در صحنه حاضرند و از کیان دین و آموزه های دینی خود پاسداری و مراقبت می کنند و چه دولت وارد این عرصه بشود یا نشود خود در میدان حضور دارند و حرکت های خلاف قانون امثال این حرکت را زیر نظر دارند و خود اقدام می نمایند چنان که اکنون با ده ها پایگاه مجازی و اینتر نتی تبلیغ بهائیت را دچار چالش نموده و بنیاد علمی شان را فروریخته اندبطوری که به یکطرفه بودن راضی شده اند و به تسلیم علمی و خودسانسور ی و قفل تاپیک هاو خودتعطیلی سایت ها و فرار از بحث رضایت داده اند…آنها همین کار را در جهان حقیقی هم دنبال خواهند کرد…

-پوششی برای شکست ها، به عبارت دیگر بیت العدل با این پیام وارد یک ماجراجوئی خطرناک شده است تا برنده اصلی آن خود او باشد.برای او فرقی نمی کند در این میان ضایعه ای رخ دهد چه در میان بهائیان چه مسلمانان و چه نیروهای نظام.در این بازی قدرت ، بیت العدل به پیروزی خود می اندیشد. به نظر می رسد امروز بیت العدل ضعف شدید مدیریتی خود را می خواهد با این ماجراجوئی ها بپوشاند و حواس بهائیان را از شکست هائی که هر روز بر اثر رخداد های متوالی نصیبش می شود منصرف نموده در گیر مسائل دیگر نماید. شکست هائی که این روز ها بیت العدل را می آزارد و به انفعال می کشاند:

یک- رشد بهائیان ارتدکس که بیت العدل را قبول ندارند و آن را بدلی می نامندوشعب خود را هر روز در کشورها زیاد تر می کنند.

دو-رشد بهائیان روشنفکر که به مخالفت با بعضی تصمیمات بیت العدل می پردازند و از دستورات او سرپیچی می کنند و تن به سانسورهائی که می خواهد در کتابهاشان که جدیدا تالیف می کننداعمال کند نمی دهند و برای خود شان سایت و تشکیلات راه انداخته اند.

سه-خروج بعضی بهائیان از بهائیت و بعضا مسلمان شدن آنها و اقدام آنها به افشاگری در مورد نقشه های بیت العدل و تشکیلات بهائی در مبارزه منافقانه با ادیان ابراهیمی (برخلاف ظاهری که خود را مدافع نشان می دهند) و پرده برداری آنهااز تناقضات بهائیت.

چهار- رشد سایت های منتقد بهائی در فضای اینترنت که از نظر علمی اعتقادات بهائی را به شدت به چالش کشیده ونشان می دهد که پاسخ متینی برای نقدها ندارند.

پنج- نا کارآئی تبلیغی سایت های یکطرفه بهائی که تنهابه قاضی رفته و راضی برمیگردند!

شش-دروغ در آمدن وعده هائی که در مورد ایران می دادند که “عنقریب همه در ظل امر در می آیند و سلطنت کلیه و فتح الفتوح خواهد شد”.اما هرسال دریغ از پارسال!!

هفت-آگاه شدن تدریجی افکار عمومی جهانی از واقعیت نداشتن شعارهای فریبنده وحدت عالم انسانی و تساوی حقوق رجال و نساء با آشکار شدن اختلافات بها و ازل و عباس و محمد علی و فحش های رکیک آنها به یکدیگر و تناقضات موجود در کتب و تحریفات بیت العدل و…

و موارد بسیار دیگر که برای پوشاندن آنها بیت العدل باید به این ماجراجوئی ها دست بزند!!

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهارده − 12 =